فقط و فقط خنده
HoMe | eMaiL | Design | Profile
آن لحظه ها که مات تنهایی مرا آغوش می کشی آن لحظه ها که تو در یک هجوم گرم دورحصار من تنپوش می کشی من را پس از تو و این عاشقانه ها بعد از عبور تو حتی صدای تار عاشق نمی کند این عاشقانه را با خود ببر برو من را به خود گذار تنها شدن مرا جز اندکی غمین کاری نمی کند تا هر کجا روی...تا انتهای شب تنها- بدون من- یا در کنار غیر تنها بدان که من مومن به عشق تو در حزن این قفس آرام و زیر لب تکرار می کنم -من می پرستمت-
نظرات شما عزیزان:
Desiner: lady skin |